به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در سازمان ملل متحد اکثریت کشورها بارها قطعنامههایی را در محکومیت جنایت های اسرائیل و برای پایان دادن به اشغالگری این رژیم تصویب کردهاند، اما اسرائیل نهتنها به قطعنامهها بیاعتنا بوده، بلکه به سازمانهای بینالمللی و کارکنان وابسته به سازمان ملل متحد بهعنوان اهداف جنگی حمله کرده است. دیوان کیفری بینالمللی نیز به دنبال این وقایع، حکم بازداشت سران اسرائیلی را صادر کرد.
در پاسخ، ایالات متحده بهطور علنی تصمیم دادگاه را رد کرد و اسرائیل نیز بدون وقفه به بمباران غزه ادامه داده است. این وقایع در حالی رخ میدهد که دولت دموکرات آمریکا در رأس قدرت قرار دارد. با روی کار آمدن دوباره دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده پیشبینی میشود فرآیند نابودی باقیماندههای نظم لیبرال جهانی با سرعت بیشتری ادامه یابد.
سال ۲۰۲۳ دولت جو بایدن تعداد اخراجهای مهاجران را به رقمی فراتر از دوره ترامپ رساند، اما ترامپ و متحدانش همچنان سیاستهای مهاجرتی بایدن را ضعیف، خیانتآمیز و خودکشی ملی توصیف میکنند
ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری خود پایهگذار مسیر سیاستهایی شد که بسیاری آن را در تضاد با ارزشهای حقوق بشری و جهانی میدانند. وی با صدور یادداشتهایی، حمایت از حقوق زنان در زمینه سقط جنین را محدود کرد و مانع استفاده سازمانهای غیردولتی خارجی از کمکهای مالی خود برای این منظور شد. ترامپ همچنین فروش تسلیحات به کشورهایی نظیر بحرین و عربستان سعودی را با وجود سابقه سیاه حقوق بشری و نقش مستقیمشان در جنایت های جنگی یمن امضا کرد.
در داخل آمریکا، سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه ترامپ به ممنوعیت ورود مسلمانان، جدایی بیش از ۲ هزار کودک مهاجر از والدینشان و نیز سرکوب اطلاعات مربوط به تغییرات اقلیمی از وبسایتهای دولتی منجر شد. اکنون ترامپ با اعتماد بهنفسی دوچندان بازگشته و وعده داده است در همان مسیر، اما با شدت بیشتری گام بردارد. وی از نخستین روز کاری خود وعده بازگشت به سیاستهای مهاجرتی محدودکننده دوره نخست خود را داد.
این در حالی است که سال ۲۰۲۳ دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا تعداد اخراجهای مهاجران را به رقمی فراتر از دوره ترامپ رساند، اما ترامپ و متحدانش همچنان سیاستهای مهاجرتی دولت بایدن را ضعیف، خیانتآمیز و خودکشی ملی توصیف میکنند.
تام هومان، گزینه ترامپ برای مدیریت امور مرزی وعده داد، با اتخاذ سیاستهایی مبتنی بر «شوک و ترس»، یورشهای نظامی، بازداشتهای گسترده و اخراجهای جمعی مهاجران غیرقانونی را به اجرا بگذارد. این اقدامات به گفته گروههای حقوق بشری میتواند به جدایی خانوادهها، تبعیض نژادی، بیگانههراسی و سوءاستفادههای گسترده به وسیله مأموران دامن بزند.
بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده نه تنها بازتکرار سیاستهای گذشته، بلکه افزایش دهنده آنها خواهد بود. وی در دوره نخست ریاست جمهوری خود سیاستهایی بهشدت حامی اسرائیل اتخاذ کرد و در دوره دوم نیز هیچ نشانهای مبنی بر تغییر این رویکرد دیده نمیشود. ترامپ بهصراحت وعده داده است اعتراضات در دانشگاههای آمریکا را سرکوب، دانشجویان خارجی حامی فلسطین را اخراج کند و جنبش همبستگی با فلسطین را به عقب براند.
در همین راستا ترامپ به سران اسرائیلی توصیه کرده، «هر کاری لازم است» برای مقابله با فلسطینیان در غزه و لبنان انجام دهند. مارکو روبیو، انتخاب وی برای سمت وزیر امور خارجه با صراحت بیشتری این رویکرد را دنبال میکند و نهتنها با هرگونه آتشبس در غزه مخالفت کرده، بلکه فلسطینیان را افرادی خوانده است که باید نابود شوند. وی حتی از کانادا نیز به دلیل پذیرش پناهندگان فلسطینی انتقاد کرد و آنها را تهدیدی امنیتی برای آمریکا دانست.
در عرصه بینالمللی، سیاستهای ترامپ علیه حقوق زنان و برابری جنسیتی نیز شدت خواهد یافت. وی پیشتر کمکهای خارجی آمریکا را ابزاری برای جلوگیری از پیشبرد برنامههای مرتبط با حقوق زنان و سقط جنین قرار داده بود و انتظار میرود در دوره دوم ریاست جمهوری خود به همین سیاست بازگردد.
ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری خود با خروج از توافق اقلیمی پاریس و کاهش مقررات زیستمحیطی نشان داد به تغییرات اقلیمی اعتقادی ندارد. اکنون با بازگشت به قدرت وعده داده است صنعت نفت و گاز را از محدودیتهای مرتبط با تغییرات اقلیمی آزاد کند. گروههای حامی نفت و گاز از این برنامهها استقبال کرده اند و امیدوارند ترامپ بهسرعت مقررات دوره بایدن را که بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای مانند متان متمرکز بود، لغو کند. قوانینی نظیر «هزینه انتشار غیرضروری» که بر انتشاردهندگان بزرگ متان جریمه اعمال میکند، در صدر فهرست تغییرات مورد نظر قرار دارند.
در عرصه بینالمللی، سیاستهای ترامپ علیه حقوق زنان و برابری جنسیتی نیز شدت خواهد یافت
در عرصه بینالمللی، تلاشهای جهانی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی ممکن است با تهدید مواجه شود. در دوره نخست ریاست جمهوری، ترامپ ایالات متحده را از توافق پاریس خارج کرد و احتمال میرود همین اقدام را درباره توافق اقلیمی COP29 نیز انجام دهد، هرچند این تصمیم تا زمان آغاز رسمی دوره دومش در سال آینده اجرایی نخواهد شد.
انتخاب لی زلدین، نماینده سابق کنگره از نیویورک بهعنوان رئیس آژانس حفاظت از محیط زیست نشاندهنده رویکرد جدید دولت ترامپ است. زلدین که تجربهای در سیاستگذاری محیطزیستی ندارد، متعهد شده است از طرح ترامپ برای مقرراتزدایی از مصوبات استخراج انرژی و کاهش تشریفات نظارتی حمایت کند.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند به معنای تقویت روابط با رهبرانی باشد که همانند وی به ارزشهای دموکراتیک، قوانین بینالمللی و حقوق بشر بیتوجه هستند. ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری اش روابطی نزدیک با شخصیتهایی مانند ولادیمیر پوتین، نارندرا مودی و ویکتور اوربان برقرار کرد و به نظر میآید در دوره دوم این روابط گسترش یابد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه از پیروزی ترامپ استقبال کرد و رئیس جمهور منتخب آمریکا مدعی است میتواند جنگ اوکراین را «در یک روز»پایان دهد؛ ادعایی که بسیاری آن را نشانهای از تمایل وی به توافقاتی میدانند که ممکن است منافع روسیه را حفظ کند.
نارندرا مودی، نخستوزیر هند که روابط گرمی با ترامپ دارد، احتمالاً از بازگشت وی استقبال خواهد کرد. مودی و ترامپ پیشتر روابط نزدیکی میان جناح راست آمریکا و ملیگرایان هندو ایجاد کردند و به نظر میآید این همکاریها در آینده تقویت شود.
ویکتور اوربان، نخستوزیر راستگرای افراطی مجارستان نیز از دوستان نزدیک ترامپ به شمار می رود. وی که مخالف کمکهای نظامی به اوکراین است، انتظار دارد ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود سیاستهای مشابهی اتخاذ کند و از موضعگیریهای اروپا در قبال جنگ اوکراین فاصله بگیرد. این سیاستها نشان میدهد ترامپ در عرصه جهانی، نهتنها به ارزشهای دموکراتیک بیاعتناست، بلکه هویت غیرلیبرال خود را آشکارتر از گذشته به نمایش خواهد گذاشت.
برخلاف دموکراتها که دست کم در ظاهر به اصول حقوق بشر و دموکراسی پایبند هستند، ترامپ بهعنوان «معاملهگر» وارد میدان خواهد شد و بر مبنای منافع کوتاهمدت و شخصی، سیاستهایش را پیش خواهد برد.
این رویکرد شخصیت هایی مانند نتانیاهو، اوربان، مودی و پوتین را تقویت خواهد کرد و جهانی رقم خواهد زد که در آن سیاستهای غیرلیبرال با حمایت مستقیم واشنگتن، حتی از گذشته نیز پررنگتر میشود. چنین تغییری میتواند پیامدهای جدی برای نظم جهانی، حقوق بشر و ثبات بینالمللی به همراه داشته باشد.